loading...

پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

بازدید : 1
جمعه 25 بهمن 1403 زمان : 23:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاپتی

یکی از چند رمان بزرگ دنیا
به معرفی انتشارات امیرکبیر
با درخشش ترجمه فاخر جلال آل احمد بر تارک آن.
١١٢ صفحه.
بخش اول داستان شدیدا و مجددا حس استعمال دخانیات و بخش دوم شدیدا و مجددا حس نوشتن با خودنویس را در وجودم زنده کرد!
همین توصیف شاید، شاهدی باشد بر قدرت قلم نویسنده و البته مترجم.
آنچه در این میان برای من جذاب بود، توصیف متوالی دو رمانی که پشت سر هم خوانده ام از اعدام بود.
ابله داستایوفسکی و بیگانه کامو، هر دو مفصل و دقیق به مساله توصیف لحظات اعدام، پرداخته اند.
در ابله نویسنده خود را روبروی مرگ قرار می‌دهد، سعی می‌کند مشکل مرگ را برای خود و خوانندگانش حل کند. سعی می‌کند دغدغه مرگ و هراس آنرا، زایل کند.
کتاب خواناست. مخاطب را با خود همراه می‌کند. سرفرصت طاعون و سوء تفاهم را هم از این نویسنده، خواهم خواند.
النهایه یک عبارت از کتاب و تمام:
هیچ انسانی به آن اندازه گناهکار نیست که خداوند نتواند او را نبخشد. اما باید توبه و پشیمانی انسان را به صورت طفلی درآورد که لوح ضمیرش صاف و مستعد هرگونه نقشی است.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 134
  • بازدید سال : 462
  • بازدید کلی : 17353
  • کدهای اختصاصی